تحلیلی بر مستند اخیر BBC به قلم سید حمید طباطبائی

BBC هم مثل من، ذره ای ترس و تردید در چهره «آقا» نمی بیند

اما، لذت بخش ترین قسمت برنامه، برایم آنجا بود که در دقایق پایانی، از زبان دشمنان خدا، کلام خدای متعال را شنیدم که: «اولیای خدا را خوف و حزنی نیست». چنان به وجد آمدم که دوباره به عقب برگشته و باز گوش کردم: «...در پس این چهره اگر ترس یا تردیدی هست، آیت الله خامنه ای آن را به خوبی پنهان کرده». اعترافی بود از زبان دشمنم. تلخ برای او و شیرین برای مریدان ولایت. و این همان وعده خدا بود که: «سَنُلْقی‏ فی‏ قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمینَ». 

منبع :http://www.598.ir

سرویس سیاسی پایگاه 598 / برنامه ی بی بی سی در مورد رهبری حضرت امام خامنه ای، چیزی نبود جز اعتراف های دشمن زخم خورده به عظمت رهبر. و اعتراف به نبودن حتی یک نقطه سیاه و تاریک در طول دوران زندگی و حیات سیاسی رهبر.

پس تمام تلاش آنها برای سیاه نمایی کارنامه نور، متمرکز بود بر بازی با الفاظ و به کار بردن تعابیر دلخواه خود به جای واقعیت هایی که فهم آنها از درکش هم عاجز است.

ایستادگی به پای اسلام را «ایستادن در مقابل دشمنانش» می خواند. ولایت را «حکومت کردن» و «قبایی برای خویش دوختن». تسخیر معنوی قلوب ملت را  «تهییج جوانان». سابقه حضور در جبهه های نبرد و درایت در تشکیل وزارت اطلاعات را «تلاش برای تثبیت پایگاه خویش در نظام» و مهملاتی از این دست.

و گمان کرده، با فوت کردن خورشید، منفوران ملت همچون موسوی خویینی ها، مزروعی، بنی صدر، میردامادی و... به عزت و نوایی میرسند. در حالیکه ملت ایران، این خفاشان را امتحان کرده و سوابق آنان را سنجیده و خوب میداند و به یاد دارد بی حیایی باطلی را که از مقایسه علی علیه السلام با معاویه هم باکی ندارد.

خیلی دوست داشتم شیفتگان بی بی سی را در حال تماشای این برنامه ببینم. آیا آنقدر ابله شده اند و زمام عقل را تا حدی به انگلیس داده اند که دهان به تعجب باز کنند و نقطه های تاریک بگمارند اکتشافات بی بی سی را. که کشف کرده، حضرت آقا به خاطر شناخت قبلی که از محمدی گلپایگانی داشته او را برای دفتر خویش برگزیده. آقای میرحجازی را از قدیم تر ها میشناخته و محافظ اکنونش از زمان انفجار همراهش بوده و... .

بی بی سی،  ناخواسته، از لابلای برنامه اش، چند چیز را در حافظه ناخودآگاه مخاطب خود ثبت کرد: درایت، مدیریت، شجاعت، صلابت در برابر بحران های سخت، تیزبینی، اخلاص و روحیه جهاد و مبارزه، اوج محبوبیت و عزت و مهم تر از همه حقارت و کم خردی دشمنان رهبر عزیز ملت ایران را.

به نظرم چیزی که باعث شده بود، اینقدر عجولانه پا به میدان بگذارد و اینگونه شکست بخورد، ترس از دست دادن فرصت بود. چون هدف اصلی آنان را هجو کارنامه درخشان گذشته حضرت آقا نمیدانم.

اصحاب شیطان که از بیداری قبیله نور و امت اسلام به واهمه و دست پاچگی افتاده اند، عجله و شتاب دارند برای منحرف نمودن رهبری بیداری اسلامی.

امروز که تحرکات دنیای اسلام روز به روز بر پرتو افشانی نور جمال حق و حقانیت انقلاب اسلامی ایران و عظمت بنای حضرت روح الله می افزاید، اصحاب شیطان به هراس افتاده اند که ایران اسلامی الگوی جهان اسلام شود و مدار آسیای دنیای اسلام به مکان اصلی اش برگردد و امت اسلام محور خویش را بشناسد و به گرد ولایت به گردش درآید. می ترسد که گردش آسیای ولایت هیمنه استکباری ابلیس را خرد و خمیر نماید. پس طبیعی است که عجولانه و نابخردانه به دست و پا زدن بیفتد.

این برنامه، تلاشی مذبوحانه و دروغ آمیز بود که سعی داشت، جنبش تاریک و کذاب سبز را ریشه انقلابات بیدار کننده منطقه معرفی کند و رهبری معنوی حضرت سید علی بر قلوب مسلمین منطقه را انکار.

گمان میکردم، بی بی سی باید خیلی فریبنده تر بسازد. فکر میکردم کارخانه شبهه سازی شیطان قوی تر از این باشد. اما باز فهمیدم غفلت کرده بودم از این کلام خداوند که فرمود: «ان کید الشیطان کان ضعیفا»

اما، لذت بخش ترین قسمت برنامه، برایم آنجا بود که در دقایق پایانی، از زبان دشمنان خدا، کلام خدای متعال را شنیدم که: «اولیای خدا را خوف و حزنی نیست». چنان به وجد آمدم که دوباره به عقب برگشته و باز گوش کردم: «...در پس این چهره اگر ترس یا تردیدی هست، آیت الله خامنه ای آن را به خوبی پنهان کرده». اعترافی بود از زبان دشمنم. تلخ برای او و شیرین برای مریدان ولایت.

و این همان وعده خدا بود که: «سَنُلْقی‏ فی‏ قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمینَ».

آری! در جدال حق و باطل، ترس و رعب، نصیب اصحاب باطل است و نصیب اولیای الله جل و علا، آرامش و اطمینان.